چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان
" دنیای اقوام ابتدایی ممکن است بسیار کوچک باشد و به منطقه ی سی یا پنجاه کیلومتری ِ کوه و جنگل محل سکونتشان محدود شود. ممکن است همه ی جویبارها و تک تک تخته سنگ های درون این محدوده را بشناسند و ممکن است برای توجیه وجود هر تخته سنگ یا علت جاری شدن هر جویبار افسانه های بلندی پرداخته باشند. اما هنوز از نقشه کشی اطلاعی ندارند و چون هنوز دارای روشی برای ثبت و نگارش رویدادها نیستند، از گذشته تصورات بسیار ساده ای دارند. عده ای می کوشند با حفظ کردن اسم پدر یا اسم پدر ِ پدر یا اسم پدر ِ پدر ِ پدرشان، به تصور خود از گذشته شکل دهند... عده ای از مردم " زمستان شماری " یاد گرفته اند و روی تنه ی درخت یا چوبِ مخصوص علامت گذاری می کنند تا بعداً بتوانند آن علایم را دوباره بشمارند؛ البته پیش از آن که مردم بتوانند از چند زمستان قبل یا چند ماه قبل حرف بزنند، مسلماً شمردن بلد بوده اند، که این خود در سیر تمدن واقعه ی مهمی به شمار می رود. "

  • چ.الف
" همه ی دانسته های ما از جهان ابتدایی، براساس حدس هایی است که با توجه به یافته هایمان می زنیم؛ مثلاً اندازه و شکل استخوان های انسان اولیه را از تصاویری که روی دیوار ِ غارها نقاشی کرده اند و یا از نحوه ی دفن مرده هاشان حدس می زنیم. برای کامل کردن تصویر ناقصی که از انسان اولیه داریم، باید به مطالعه ی اقوامی بپردازیم که هنوز به همان شیوه ی ابتدایی زندگی می کنند. این اقوام از خط، فلزات و یا حکومت چیزی نمی دانند و دانش جغرافیایی آن ها آن قدرکم است که گمان می کنند قبیله ی خودشان و قبیله هایی که پشت کوه زندگی می کنند، تنها ساکنان جهان اند. بنابراین ما به مطالعه ی همین وحشیان معدودی می پردازیم که هنوز روی زمین باقی مانده اند. اما همین وحشیان هم با شتاب به جهان متمدن امروز می پیوندند، چرا که اگر این مردمان کاملاً منزوی بودند و رابطه ای با جهان خارج نداشتند، امکان مطالعه ی آنها نیز وجود نداشت. " 

  • چ.الف
آدمیان و سرزمین ها نام کتابی است از خانم مارگارت مید. موضوع کتاب، بررسی تکامل فرهنگ و اندیشه ی انسانی، چگونگی تنوع فرهنگ ها و بررسی تطبیقی زندگی اقوام جهان می باشد. در جایی از کتاب نوشته شده است که از نظر مید، مطالعات انسان شناختی و مردم پژوهانه، امکان یافتن راه های هم زیستی اقوام در جهان و دست یابی به صلح و دوستی پایدار را به ما نشان می دهد و از نظر او نخستین و بنیادی ترین مسئله، مسئله ی از میان برداشتن جنگ است. 
مارگارت مید، برخلاف بسیاری از متفکران، جنگ را جزئی از سرشت و طبیعت انسان نمی داند و باور دارد که همه ی اقوام و انسان ها در پیدایی دستاوردهای انسانی و پیشرفت تمدن ها شریک یکدیگر هستند. 



  • چ.الف
بعد از خواندن این کتاب و با توجه به درک و شناختی که از نوروز به ما می دهد، جایگاه آن نیز در زندگی ما تغییر می کند و از ارزش و اهمیت ویژه تری برخوردار می گردد. به امید آن که گزیده های کتاب برای شما خوانندگان عزیز مفید بوده باشد.   

تا کتاب بعدی...

  • چ.الف
" پیش از سقوط دولت ساسانی، نوروز ایرانی چون بسیاری از شئون دینی و فرهنگی و تمدن ایران در مستملکات عربی زبان ایران شناخته و جایی برای خود داشت. این عید بزرگ به موجب موقع طبیعی خویش که عبارت از حلول آفتاب در برج حَمَل و آغاز بهار و رستاخیز طبیعت بود، همه جا با اقبال و پذیرش همراه بود. اما پس از ساسانیان نیز میان مسلمانان و کشورهای اسلامی، نوروز و احکام و رسوم و جشن ها و شعایرش بیش از پیش رواج یافت...
...عظمت نوروز و به پا داشتن جشن باشکوه آن در قرون اولیه ی پیدایش اسلام، وقتی بیشتر شد که عده ای از دانشمندان و فضلای ایرانی به کتب اخبار و احادیث و گاه شماری استناد جسته، گفتند روزی که حضرت علی بن ابی طالب (ع) به جانشینی پیغمبر اسلام (ص) برگزیده شد و بر مسند خلافت نشست، مصادف با نوروز بوده است. به دنبال این عقیده، عده ای از ایرانیان مسلمان که فقط به اصول و احکام دین علاقه مند و از آداب و سنن ملی و باستانی دور شده بودند، به نوروز و آیین پرشکوه آن از نو توجه نمودند و در برگزاری این جشن بزرگ و زنده نگهداشتن رسوم و آیین آن کوشیدند...
... باید توجه داشت که نه واقعه ی غدیر خم و نه واقعه ی مرگ پیامبر و جلوس علی بن ابی طالب، هیچ کدام مقارن نوروز نبوده است، بلکه ایرانیان با تیزنگری و موقع شناسی به این اعیاد رنگ و بوی اسلامی دادند و بسا واقعات مورد توجه را در دیانت اسلام منسوب به نوروز کردند و بدین طریق در دوران خلفای عباسی، نوروز از جشن های بزرگ و مورد توجه مسلمانان شد. هرگاه به شیوه ای که امام محمد غزالی در پیش گرفته بود، توجه کنیم که از روی تعصب بر آن بود که هرچه رنگ و بوی ایرانی و نشان زرتشتی دارد، محو و نابود شود، ارزش تمهیدات ایرانیان، به ویژه نقل جعلی احادیث و روایات را در باب نوروز در می یابیم. 
همین روایات و احادیث است که در زمان صفویه، دوباره رواج نوروز را باعث شد و تا به روزگار ما دوام آورد، چنان که یکی از بارزترین نشان های ملی ایرانیان شده است. به هر حال تقارن عید غدیر خم و جلوس علی بن ابی طالب (ع) را به کرّات در نوشته های ایرانی و سروده ها و قصاید باز می یابیم. "

مطالب مرتبط: نقش شعوبیه در جعل احادیث و روایات. اهداف شعوبیه از خلق روایات جعلی. شعوبیه و بازسازی تاریخ سیاسی ایران.


  • چ.الف
" شعوبیه در کار احیا، بازسازی و تطهیر تاریخ سیاسی ایران، از "انوشیروان" آغاز کرد و دلیل آن روشن است، چون در چنین مقطعی از تاریخ ایران بود که پیامبر اسلام متولد شد و از زبان پیامبر، فخر پیغمبر را که در زمان چنین پادشاهی عادل زاده شد، جعل کردند. 
شواهد تاریخی نشان می دهد که جعل قداست و تطهیر ساسانیان از قرن اول هجری شروع شد. شعوبیه در آغاز با نقل افسانه هایی در جوامع عامیانه ی عرب و ایرانی که بیشتر جنبه ی شوخی داشت، انوشیروان را چنین ترسیم کرد که: در دوره ی خسرو اول، یک روز رویدادی سخت شگفت وهولناک روی داد، لذا اعلی حضرت بر فراز مناره رفت و بانگ زد "الصلاه جامعه" (=ای مردم! نماز جماعت. یا: ای مردم بشتابید به نماز جماعت). چنین نمؤنه هایی فراوان است، چنان که در همین یکی دو قرن پیش، از سوی پارسیان شایعاتی پراکنده شد مبتی بر آن که نامه ی حضرت علی (ع) برای رعایت حال ایرانیانی که به دین خود باقی مانده بودند ومدارا واحترام به آنان، به روی پوست سرخ آهویی پیدا شده و این نامه را با ترجمه به چاپ رسانیدند و در نسخ معدودی پخش کردند. البته ایننیز جهت تضییقاتی بود که در دوران قاجاریه برای زرتشتیان فراهم می شد و برای تعدیل آن و کاستن فشار، دست به چنین جعلی زدند."

مطالب مرتبط: نقش شعوبیه در جعل احادیث و روایات. اهداف شعوبیه از خلق روایات جعلی. نوروز در روایات اسلامی و نقش شعوبیه


  • چ.الف
" خلق چنین روااتی دو هدف داشت: یکی به هنگام تفاخر نژادی-فرهنگی-دینی با پان عربیسم که توانست به اعتبار زرتشت و رسمیت آن بیفزاید و مجوس را از زیر بار ِ فشار ِ تعصب عربیّت تا حدی رها سازد و دیگری در جهت تقریب و نوعی نسبت و تفاهم ِ هرچه بیشتر با خاندان نبوّت و امامت. و بر اثر همین تلاش ها بود که دختر موهومی برای یزدگرد سوم درست کردند که بنا شد با امام حسین (ع) ازدواج کند. "

مطالب مرتبط: نقش شعوبیه در جعل احادیث و روایات. شعوبیه و بازسازی تاریخ سیاسی ایران. نوروز در روایات اسلامی و نقش شعوبیه


  • چ.الف
" از همان قرن یکم هجری، عصبیت عرب و تفاخر درباره ی اصل و نژاد و زبان و برتری بر سایر اقوام، به ایرانیان گران آمد و برای تثبیت موقعیت خود به جعل و وضع حدیث و روایات از زبان پیامبر اسلام و اشخاص مورد قبول عامه ی عرب و مسلمانان، سبب شد که هر دو طرف در "پان عربیسم" و "پان عجمیسم" از چنین حربه ای استفاده کنند. این سبب جعل هزاران حدیث و روایت شد که هر دو طرف از استفاده ی از آن خود را مجاز دانستند. شعوبیه چون در فشار بودند، برای تعدیل این فشار، بسیاری احادیث و روایات جعل کردند. درباره ی زرتشت، دین زرتشتی، پادشاهان، بزرگان، حماسه ها، ادبیات، علوم ایرانی، بسیاری سخن به صورت حدیث و روایت از سوی پیامبر اسلام و ائمه ساختند. از سوی دیگر عرب ها نیز کوتاه نیامدند و در این عرصه سخت مجهز شدند و مجوس و گبر و گبرک چون بدترین ناسزاها برای اهل کفر و زندقه که ایرانیان بودند، شد...
به عنوان مثال:
ازدواج فرد مسلمان با زن یهودیه و مسیحیه جایز و رایج بود، اما با زن مجوسیه ازدواج حرام بود. به همین جهت یکی از شعوبیان کتابی نوشت با عنوان: ثواب ازدواج با زن مجوسیه. 
تعظیم زرتشت و دین او از زبان پیامبر اسلام و امام علی بن ابی طالب نیز تلاشی بود در جهت تعدیلی به رسمیت شناختن آیین زرتشت با اغراق هایی که درباره ی شمار کتاب های وی شد. چنین بخش هایی از روایات، توسط جناح شیعی-شعوبی ایرانی جعل و ساخته شد و در منابع شیعه ی اممیه جای گرفت. 
درباره ی نوروز و مهرگان و سایر جشن های ملی-دینی ایران قدیم نیز وضع به همین روال بوده است. رساله ها و قطعه هایی به پهلوی درباره ی نوروز و ماه و سال و جشن های ایرانی گاه با دستکاری هایی ترجمه و از روایات ائمه نقل شده است. جعل این روایات بسیار است.

مطالب مرتبط: اهداف شعوبیه از خلق روایات جعلی. شعوبیه و بازسازی تاریخ سیاسی ایران. نوروز در روایات اسلامی و نقش شعوبیه


  • چ.الف
" کتاب مقدس از چیزهایی است که بر سفره می نهند. زرتشتیان اوستا و مسلمانان قرآن و یهودیان تورات را به عنوان تیمّن و تقدس بر سفره می گذارند. آتش در اغلب مراسم دینی و ملی و جشن ها و مراسم، عنصر اصلی محسوب می شد؛ آتشدان بعدها به شمعدان و چراغ تبدیل گشت. نان نشان برکت بود. تخم مرغ نیز در سفره ی نوروزی، نشان نطفه و نژاد است، چون آخرین روز سال، جشن آفرینش آدمیان محسوب می شود. سنجد نشان عشق و دلدادگی و زایش و توالد است. ماهی که نشان برج حوت (=ماهی) یا اسفند که سپری شده. سیب میوه ای است با راز و رمز عشق و زایش. انار که میوه ی درختی مقدس است نزد ایرانیان. سکه های تازه ضرب که نشان برکت و ثروت و دارندگی است. گل بیدمشک که نمایشگر امشاسپند سپندارمذ و گل ویژه ی اسفند ماه است. نارنج که گوی مانند چون زمین است در ظرفی از آب. و دانه های مقدس اسپند که بخوری بسیار جالب توجه است و نشانه ای از امشاسپند سپندارمذ. " 

  • چ.الف
" هدف اصلی از این رسم که چون اغلب مراسم نوروزی جنبه ی تمثیلی و جادوی تقلیدی دارد، آن است که طبیعت را به تحرک و جنبش درآورند که نباتات و گیاهان ببالند و رشد کنند. در جشن های مربوط به آدونیس که در یونان و سراسر حوزه ی مدیترانه و میان مردم آسیای صغیر رواج داشت نیز چنین رسمی مورد عمل بود. "

  • چ.الف