چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جشن» ثبت شده است

" برقراری ِ جشن سال، نمی تواند نتیجه ی پدید آمدن اسطوره باشد، بلکه برعکس، عامل آن است؛ بدین معنی که باور داشتِ اسطوره ای در ارتباط با کِشت و امثال آن، معلول شناخت ِ زمان و رویش و خزان است و اگر بهتر باشد، باید گفت اسطوره، جشن و امثال ِ آن، گزارش ِ روحانی ِ پدیده ای مادی است که اگرچه شناخته شده است، اما به صرف شناخته شدن، پاسخ گوی منطق و باورهای انسان ِ عهد ِ نوسنگی نیست، زیرا در الگوی باورهای او همه چیز در قالب جهان شناسی ِ ویژه ای اتفاق می افتد که عامل و صفت حاکم بر آن، تقدس است. 

درست در همین قالب است که عاملِ کمک کننده به شناخت پدیده ای طبیعی مثل روییدن، ثمر دادن و زرد شدن و مردن (زمستان)، در تبدیل ِ یک معلول (جشن، اسطوره و امثال آن) وسیله ای برای پدید آمدن موجودی مقدس فراهم می کند و آن گاه انسان، آن موجود را یا می آفریند یا شاه، قهرمان یا خدایی را که کارکرد خود را از دست داده به جای آن می نشاند و این در مورد سیاوش اتفاق افتاده و توتم اسپ به شاه ـ خدای کِشت تبدیل شده است. تا وقتی نیا فقط یک توتم است، اگرچه نیا مرده است، عزاداری ندارد اما وقتی تبدیل به خدای باروری و امثال آن شد، مرگ او با عزا همراه می شود، وانگهی از آن جا که توتم دائماً با نقش یا تندیس ِ خود تکرار و بر خانه، سر گور و امثال آن نصب می شود و توقعاتی را که از او می رود، بر می آورد، مرده انگاشته نمی شود یا دست کم به مرگ او اندیشیده نمی شود، اما شاه ـ خدای کشت چنین نیست. او نه تنها یک مرگ اساسی، اصلی و ازلی دارد، بلکه هر سال با خزان می میرد و با بهار زنده می شود. "


سیاوشان

  • چ.الف

" جشن ها و آیین های فصلی را تقریباً در میان همه ی ملت ها و قوم ها می توان یافت. فولکلور شناسان و مردم شناسان، ریشه ی جشن های فصلی را با برداشت محصول، آغاز یا پایان فعالیت های کشاورزی، یا مناسبت های دیگری چون تغییر وضع جوی، فصلی و شغلی همراه می دانند و بر این باورند که این گونه جشن ها با گذشت زمان، به تدریج، رنگ محلی، قومی، ملی و دینی به خود می گیرند. "


مطالب مرتبط: آغاز سال از نگاه مردم شناسان


آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" در ایران کهن، "بیست و پنج روز پیش از نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا می شد، بر ستونی گندم، بر ستونی جو و به ترتیب، برنج، باقلا، کاجیله *، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش می کاشتند و در ششمین روز فروردین، با سرود و ترنم و شادی، این سبزه ها را می کندند و برای فرخندگی به هر سو می پراکندند."  ابوریحان نقل می کند که: " این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه، هفت صنف از غلات در هفت اسطوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند." 

امروز در همه ی خانه ها رسم است که ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرف های کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانه هایی چون گندم، عدس، ماش و ... می کارند. موقع " سال تحویل " و روی سفره ی هفت سین، بایستی سبزه بگذارند... 

...این سبزه ها را خانواده ها تا روز سیزده نگه داشته و در این روز، زمانی که برای "سیزده به در" از خانه بیرون می روند، در آب روان می اندازند. "

* کاجیره یا همان گلرنگ.


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" آتش افروختن شب چهارشنبه ی آخر سال یا شب چهارشنبه ی آخر صفر* را برخی به قیام مختار نسبت می دهند: 

مختار، سردار معروف عرب، وقتی از زندان خلاصی یافت و به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد، برای این که موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شیعیانبر بام خانه ی خود، آتش روشن کنند و ان شب مصادف با چهارشنبه ی آخر سال بود و از آن به بعد مرسوم شد."

* "در برخی از شهرهای ایران، از جمله ایلام (نوروز آباد)، تویسرکان، کاشان، زاهدان ( قصبه مود) و... " مراسم چهارشنبه سوری" را در آخرین چهارشنبه ی ماهِ صفر برگزار می کنند. و افروختن آتش نیز از رسم هاست."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهن پیش از اسلام نیست. در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی بود، نه روزهای هفته را. استاد پورداوود در این باره می نویسد: 

آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است (...) شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه ی سال، پس از اسلام رسم شده است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند (...) روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده: والاربعاء یوم ضنک و نحس. این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار ماند... 

...یکی از دلیل ها و سندهای دیگری که نشان می دهد چهارشنبه سوری از آیین های پیش از اسلام نیست، می تواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود. در گاهشماری قمری، آغاز بیست و چهار ساعتِ یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است و چهارشنبه سوری، مانند بسیاری از آیین ها، جشن ها و سوگواری های مذهبی، ( چون عید غدیر، نیمه ی شعبان، رحلت حضرت پیامبر (ص)) که بر اساس گاهشماری قمری است، در غروب روز پیش برگزار می شود. نحس بودن چهارشنبه در باورهای عامیانه باعث شده که هنوز بعد از ظهرِ سه شنبه ( یعنی شب چهارشنبه) به احوالپرسی بیمار نمی روند، و پنج شنبه را عامه " شبِ جمعه" می گویند. در صورتی که در آیین های کهن مثل نوروز، مهرگان، سده و ... که بر اساس گاهشماری خورشیدی است، آغاز بیست و چهار ساعت روز، از سپیده دم و یا از نیم شب است. 

آنچه که "چهارشنبه سوری" را به جشن ها و آیین های کهن ایران پیوند می زند، می تواند برگزاری رسم و جشنی به نام "سور"، در روزهای پنجه (خمسه مسترقه) باشد که از آن تا سده ی چهارم، دوره ی سامانیان، آگاهی در دست است."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز 

  • چ.الف

" در ادبیات فارسی، جشن نوروز را مانند بسیاری دیگر از آیین ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری، چون فردوسی، منوچهری، عنصری، بیرونی، طبری، مسعودی، مسکویه، گردیزی و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند. " 


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" مردم شناسان را عقیده بر این است که محاسبه ی آغاز سال، در میانِ قوم ها و گروه های کهن، از دوران کشاورزی، همراه با مرحله ای از آغاز کشت یا برداشت بوده و بدین جهت است که آغازِ سال نو در بیشتر کشورها و آیین ها در نخستین روزهای پاییز، زمستان و بهار می باشد. " 


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" رسانه های گروهی و وسیله های پر شتابِ رفت و آمد بین شهرها و تآبادی ها، به ناگزیر در بسیاری از زمینه ها و نیز در برگزاری جشن ها یکنواختی و یکسانی را موجب می شود. هنگامی که صفحه ی تلویزیون "سفره ی هفت سین" را در تهران و در یک برنامه ی رسمی نشان می دهد، خواه و ناخواه بر فراهم آوری ِ "سفره ی هفت سینِ" شهر های دور و نزدیک اثر می گذارد و یکسانی و یکنواختی را- به ویژه در فرهنگِ غیر مادی- گسترش می دهد."*

* "برای نمونه، همه ی شهرهای ایران برای "سفره ی هفت سین"، درجست و جوی ماهی قرمز هستند. چون در تلویزیون، ماهی قرمز بر سر "سفره ی هفت سین" نشان داده شده است؛ در حالی که در برخی از آبادی ها ماهی قرمز نیست، در سندهای کهن رنگ ماهی مشخص نشده است."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" بنا بر گاهشماری ایران پیش از اسلام، همه ی ماه ها سی روز است - به جای روزهای هفته - هر یک از سی روز ِ ماه، نامی معین دارد. و روزهای ماه - مانند روزهای هفته در گاهشماری کهنِ اروپایی* - نام ستارگان و ایزدان را دارند، که به ترتیب عبارت است از: 

روز نخست هر ماه: اورمزد، ۲: بهمن، ۳:اردیبهشت، ۴: شهریور، ۵: سپندارمذ، ۶: خورداد، ۷: اَمرداد، ۸: دی به آذر، ۹: آذر، ۱۰: آبان، ۱۱: خور، ۱۲: ماه، ۱۳: تیر، ۱۴: گوش ( گئوش)، ۱۵: دی به مهر، ۱۶: مهر، ۱۷: سروش، ۱۸: رشن، ۱۹: فروردین، ۲۰: ورهرام، ۲۱: رام، ۲۲: باد، ۲۳: دی به دین، ۲۴: دین، ۲۵: اِرد، ۲۶: اشتاد، ۲۷: آسمان، ۲۸: زامیاد، ۲۹: مانتره سپند، ۳۰: انارام.

و نام ۱۲ ماه نیز در میان سی نام روزها است و در هر ماه که نام روز با نام ماه یکی بود، آن روز را جشن می گرفتند. بدین ترتیب جشن های دوازده گانه ی سال عبارت بودند از: فروردینگان ( ۱۹ فروردین ماه)، اردیبهشتگان (۳ اردیبهشت ماه)، خوردادگان ( ۶ خردادماه)، تیرگان ( ۱۳ تیرماه)، امردادگان( ۷ اَمرداد ماه)، شهریورگان (۴ شهریورماه)، مهرگان ( ۱۶ مهرماه)، آبانگان ( ۱۰ آبان ماه)، آذرگان ( ۹ آذرماه)، دیگان ( ۸ و ۱۵ و ۲۳ دی ماه**)، بهمنگان، بهمنجه ( ۲ بهمن ماه)، سپندارمذگان ( ۵ اسفند ماه)...

گاهشماری دینی زردشتیان که در هر ماه، چهار روزش نابُر*** است و نباید گوسفند کشت و نه گوشت خورد، بر پایه ی محاسبه ی نام های سی روز ماه است و هنوز زردشتیان - به ویژه در یزد - به آن عمل می کنند.

*" ریشه ی واژگانی روزهای هفته در زبان های اروپایی از نام ستارگان و ایزدان است: یکشنبه ( از نام خورشیدت Sunday )، دوشنبه ( ماه Monday در انگلیسی و lundi در فرانسه)، سه شنبه ( بهرام یا مریخ Mars, mardi)، چهارشنبه ( تیر یا عطارد mercur, mercredi)، پنج شنبه ( برجیس یا مشتری Jupiter, jeudi)، جمعه ( ناهید یا زهره Venus, vendredi)، شنبه ( کیوان یا زحل saturne, samedi)."

**" دی نام خداوند است و در این ماه، سه روز به نام دی است و روز اول اورمزد نیز نام خدا است. در ایران پیش از اسلام در ماه دی چهار روز را جشن می گرفتند ( اول، هشتم، پانزدم و بیست و سوم)."

***" روزهای نابُر و پرهیز عبارت است از بهمن(دوم)، ماه(دوازدهم)، گوش(چهاردهم) و رام( بیست و یکم)."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف
" زمان آغاز و انگیزه ی برگزاری و ماندگاری ِ بسیاری از جشن ها و آیین های کهن روشن نیست... با گذشت سده ها و هزاره ها و نیز دگرگونی ها و تحولی که در شیوه ی برگزاری به وجود آمده است و می آید، هاله ای از باور و حرمت عامیانه - رسمی و غیر رسمی - جشن ها را در بر گرفته و به آن ها رنگ و سیمای اسطوره ای، که از نیاکان به ارث رسیده، بخشیده است؛ و اسطوره های های پیدایش در همه ی جامعه ها، زمینه ی اعتقادی و دینی دارد. 
در گروه ها و جامعه های ایتدایی، جشن ها خود نوعی آداب و مناسک دینی است و برای خوشنودی نیروهای ماوراءالطبیعه و در پیرامون توتم قبیله برگزار می شود."


  • چ.الف