چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوریحان بیرونی» ثبت شده است

" دو جشن به عضدالدوله ی دیلمی (فناخسرو) منسوب است که ابوریحان بیرونی شرح آن را آورده: " یکی در سروش روز (روز هفدهم) از فروردین ماه و دیگری در هرمزد روز (روز اول) از آبان ماه. جشن نخست به علت رسانیدن آب به قصبه ی (کرد فناخسرو) در نزدیکی شیراز بود؛ در این روز قصبه ی مذکور را عضدالدوله دیلمی احداث کرده بود. دومین جشن به علت آغاز کردن آبادانی (کرد فناخسرو) بود در اول آبان ماه ۳۳۳ یزدگردی (حدود ۳۴۹ هجری). در آغاز ِ هر یک از این دو جشن، بازاری هفت روزه همراه با شادی و شرب و عیش و عشرت ترتیب می یافت."

  • چ.الف
" نوروز معتضدی مصادف با اول خرداد ماه پارسی است. بیرونی شرحی درباره ی نوروز معتضدی آورده است: "چون پارسیان از کبیسه دست بازداشتند، ماه ها بیشتر شدند و نوروز پیش از رسیدن برآمد و خراج پیش از غله گشاده شد و دهقانان ِ سواد به رنج افتادند و برزگران را دشخوار* شد. پس متوکل نیت بر آن نهاد که نوروز را سپس تر برد تا رعیت را آسان شود و از پس او خلیفه ای را اندر این شغل نبود، مگر معتضد را. پس نوروز را به یازدهم روز حزیران (= ماه نهم سُریانی و اول خرداد) برد. و دیگر ماه های پارسی و آنچه اندر آن است از روزگارها به حسب نوروز از پس برده شد. "

* دشخوار: صفت. مرکب از (دُش یعنی خلاف و ضد. خوار یعنی سهل و آسان). دشوار

  • چ.الف
" برای توجیه و پیدایش جشن ها، اغلب انگیزه ها و عللی در تواریخ یاد شده که پاره ای از آن ها توجیهی از حوادثِ تاریخی، داستانی و یا ملی و دینی است. نوروز و مهرگان، دو جشن بزرگ طبیعی هستند که اولی آغاز بهار و دومی آغاز پائیز است. ایرانیان در دورانی از تاریخ، مهرگان را آغاز سال می دانستند... 
... روایات تاریخی در پیدایش نوروز به تفصیل نقل شده است. ابوریحان بیرونی عللی چند آورده که نمایان ترین آن، نسبت نوروز است به جمشید که فردوسی موجب رواج و شهرت آن شده است و اینکه جمشید پس از برقرار ساختن نظام زندگی و عدل و داد، سر ِ سال نو، روز هرمزد از فروردین به تخت نشست و مردم شادی کردند و آن روز را "روز نو" خواندند و از وی چنین تجدید خاطره ای یادگار ماند. "

  • چ.الف