چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج درختان» ثبت شده است

" از بررسی جشن های بهاری و تابستانی ِ اروپا می توان دریافت که نیاکانِ بدوی ما نیروهای رویش را به صورت نر و ماده مجسم می کردند و بر اساس جادوی هومیوپاتیک یا تقلیدی می کوشیدند رشد درختان و نباتات را با تجسم ازدواج خداواره های جنگلی در وجود شاه و ملکه ی ماه مه، عروس و داماد یکشنبه ی سفید و از این قبیل سرعت بخشند، این تجسم ها بنابراین صرفاً نمایش های نمادین یا تمثیلی و بازی های روستایی نبودند که برای سرگرم کردن یا آموزش مخاطبان روستایی طراحی شده باشند. افسون هایی بودند برای رویاندن جنگل، سرزدن گیاهان سرسبز و تازه، جوانه زدن غلات و شکفتن گل ها و طبیعی بود که فکر کنیم ازدواج مقلدهای برگ پوش یا گل آذین هر چه بیشتر و دقیق تر ازدواج واقعی پریان ِ جنگل را تقلید می کرد، افسون مورد نظر نیز مؤثرتر می بود. به همین ترتیب می توان با احتمال زیادی چنین پنداشت که آن اسراف نمایان در برگزاری این مراسم، در زمانی صرفاً جنبه ی تصادفی نداشت، بلکه بخشی اساسی از مراسم و آیین ها بود و به عقیده ی اجراکنندگان ِآیین ها، وصلت درختان و نباتات نمی توانست بدون آمیزش ِ واقعی انسان های نر و ماده، بارور کننده باشد. امروزه شاید بیهوده است که در اروپای متمدن دنبال مراسمی از این نوع بگردیم که صراحتاً به قصد تقویت رشد گیاهان برگزار می شود. اما اقوام بدوی در دیگر نقاط جهان، آگاهانه آمیزش زن و مرد را وسیله ی قطعیت ِ باروری خاک قرار داده اند و مراسمی را که هنوز در اروپا اجرا می شود یا تا همین اواخر اجرا می شد، منطقاً فقط به عنوان آثار دیرنده ی همین مراسم می توان توضیح داد. "

  • چ.الف
" روح درخت یا روح گیاه به طور کلی یا فقط به صورت گیاه، مثلاً درخت، بوته و شاخ یا گُل ظاهر می شود، یا در آنِ واحد به صورت گیاه و انسان، مثل درخت، بوته و شاخه یا گُل همراه با یک آدمک یا آدم زنده. نمایش وی به صورت درخت، بوته و شاخه یا گُل، گاهی یکسره محو می شود، در حالی که تظاهرش به صورت انسان زنده ادامه می یابد. در این مورد، خصوصیتِ نمایندگی ِ شخص را معمولاً با لباسی از گل و بوته و برگ و گاهی نیز با نامی که به او داده می شود، مشخص می کنند...
شخص برگ پوش، همتای درخت ماه مه، شاخه ی ماه مه یا عروسک ماه مه است که بچه ها در طلب پول و آذوقه، خانه به خانه می گردانند. هر دو نماینده ی روح نیکوکار گیاه اند که در عوض دیدار او، پول و غذا پیشکش می شود. شخص برگ پوش را که نماینده ی روح گیاه است، غالباً شاه یا ملکه می دانند و به همین سبب شاه ماه مه، شاه یکشنبه ی سفید، ملکه ی ماه مه، ملکه ی بهاران، ملکه ی یکشنبه ی سفید و مانند آن خوانده می شود. این القاب همچنان که مانهارت می گوید، حاکی از آن است که روح مقیم در گیاه، فرمانروا است و قدرت خلاقش وسیع و دوررس است...
هم چنین، روح گیاه، گاهی در شاه و ملکه، در خان و خاتون یا عروس و داماد مجسم می شود. اینجا نیز مشابهتی بین تجسم انسان گونه و گیاهوارِ روح درخت وجود دارد، زیرا پیشتر دیدیم که درختان گاهی با هم وصلت می کنند."

  • چ.الف
" این تصور که درختان و گیاهان موجودات جاندارند طبیعتاً موجب این اعتقاد می شود که نر و ماده هستند و می تؤانند به معنی واقعی ِ کلمه، نه صرفاً مجازی و شاعرانه، با هم ازدواج کنند. این تصوّر تخیّل محض نیست، زیرا نباتات همچون حیوانات جنسیت دارند و با جفت شدنِعناصر نر و ماده تولید مثل می کنند. اما با آنکه در همه ی حیوانات ِ عالی، اندام تناسلیِ دو جنس در افراد مختلف به طور جداگانه وجود دارد، در غالب گیاهان این اندام ها در هر دو نوع واحد با هم اند، با این حال این قانونْ به هیچ وجه عام نیست و در بسیاری از انواع گیاهانْ نر و اده از هم جدا هستند. ظاهراً بعضی بدویان از این جداگانگی آگاهی داشتند، زیرا گفته شده است که مائوری ها "ازجنسیت درختان آگاهی دارند و نام های جداگانه ای برای نر و ماده ی بعضی درختان دارند." مردمان باستان تفاوت بین درخت خرمای نر و ماده را می دانستند و آن ها را به طور مصنوعی با تکاندنِ گرده ی درخت نر بر روی گل های درخت ماده بارور می کردند. بارورسازی در بهار صورت می گرفت. در بین قوم بت پرستِ حران، ماه باروری نخل را ماهِ خرما می نامیدند و جشن ازدواج همه ی خدایان و زن خدایان را در این ماه برگزار می کردند."

  • چ.الف