چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیماری» ثبت شده است

" شاید آشناترین کاربرد این اصل که هر چیزی همانند خود را ایجاد می کند، کوششی باشد که بسیاری از مردمان در بسیاری زمان ها برای نابود کردن دشمن یا آسیب زدن به او از راه نابود کردن نقش او یا آسیب زدن به آن انجام می دادند؛ زیرا فکر می کردند که با رنج بردنِ تصویر، دشمن نیز رنج خواهد برد و با نابود شدن آن، او نیز نابود می شود.


دیگر کاربرد سودمند جادوی هومیوپاتیک، درمان یا پیشگیریِ بیماری است. هندوهای قدیم مراسمی برای درمانِ یرقان اجرا می کردند که مبنایش جادوی هومیوپاتیک بود. روش اصلی آن، وانهادنِ زردیِ شخص بیمار به موجودات زردرنگ و اشیای زردرنگ مثل خورشید که خودِ مراسم نیز به آن تعلق دارد و فراهم آوردنِ رنگ قرمز ِ آرامبخشی از یک منبع زنده ی پر قدرت مثل گاو سرخرنگ بود. 

علاوه بر این، جادوی هومیوپاتیک و به طور کلی جادوی همدلانه، در تدابیری که شکارچی یا صیاد ِ عامی برای برکت ِ روزی می اندیشید، نقش بزرگی دارد. او و یارانش بر این اساس که هر چیز همانندِ خود را ایجاد می کند، با تقلید ماهرانه ی نتیجه ای که خواهان آنند، کارهای بسیار زیادی صورت می دهند و از سوی دیگر از بسی کارها که کمابیش شباهتی خیالی با نتایج واقعاً نامطلوب دارد، جداً پرهیز می کنند. 

در هیچ کجا اصول جادوی همدلانه برای تأمین معاش روزانه، منظم تر از مناطق بایر مرکز استرالیا به کار برده نمی شود. در اینجا قبایل بر اساس توتم خود به طوایفی تقسیم می شوند و هرکدام موظف اند با مراسم جادویی، توم خود را به خاطر مصالح جامعه تکثیر کنند. اغلب توم ها، حیوانات و گیاهان خوردنی است و نتیجه ی کلی که از این مراسم مورد نظر است، تأمین غذا و سایر نیازهای قبیله است. غالباً آیین ها شامل تقلید اثر و نتیجه ای است که مردم آرزومندِ آنند، به عبارت دیگر جادوشان هومیوپاتیک یا تقلیدی است. به عنوان مثال، در آرونتا، مردانِ توتمِ نوعی کِرم شاخک دار، برای ازدیاد کرم که غذای سایر افراد قبیله است، مراسمی برگزار می کنند. یکی از مراسم، پانتومیمی است که ظهور حشره ی تکامل یافته را از بادامه نشان می دهد؛ ساختار دراز و باریکی از شاخه ها برپا می کنند که تقلید حالت بادامه ی کرم است. چند نفر که کرم، توتم شان است، داخل آن می نشینند و مراحل مختلف رشد ِ حشره را به آواز میخوانند. سپس به حالت کلاغ پر، جست و خیزکنان از آن بیرون می آیند و در این حال، بیرون آمدن حشره از بادامه را آواز می خوانند. عقیده بر این است که این عمل، تعداد کرم را زیاد می کند.

در جایی که باورهایی در مورد پیوند همدلانه بینِ یارانِ دور از هم رواج دارد، جای تعجب نیست که بالاتر از هر چیز دیگری، جنگ با آن تأثیر سخت و در عین حال انگیزنده اش در بعضی از ژرف ترین و لطیف ترین عواطف انسانی، در خویشاوندانِ نگرانی که به انتظارند، این آرزو را شدت دهد که علقه ی همدلانه را هرچه بیشتر وسیله ی تفوق عزیزانی قرار دهند که شاید در هر لحظه ای دور از آنجا می جنگند و کشته می شوند. از این رو، برای تضمین نتیجه ای چنین طبیعی و پستدیده، یارانی که در خانه اند، به تدابیری متوسل می شوند. بعضی از این قوانین مثبت اند و بعضی منفی اما همه مبتنی بر اصول جادوی هومیوپاتی و تله پاتی هستند. به این گونه در بعضی نواحی بُرنِئو وقتی یک دایاک برای شکار آدم بیرون می رود، زنش، یا اگر ازدواج نکرده است، خواهرش، باید شب و روز خنجر به خود ببندد تا مرد همواره به فکر سلاح هایش باشد و باید در طول روز اصلاً نخوابد و شب نیز قبل از ساعت دو بعد از نیمه شب به بستر نرود وگرنه شوهر یا برادرش ممکن است در حین خواب، مورد حمله ی دشمن قرار گیرد. "*


* خلاصه ی کاربردهای جادوی هومیوپاتیک: ۱. نابود کردن دشمن. ۲. درمان یا پیشگیریِ بیماری. ۳. برکت دار شدن روزی. ۴. تأمین معاش. ۵. پیروزی در جنگ.

  • چ.الف
" همان طور که انسان با حیرت به تفاوت میان زنده بودن و مرده بودن، خواب و بیداری نگاه می کرد، به بیمار شدن نیز با شگفتی می نگریست... مردم در مورد علت بیماری، عقاید مختلفی پیدا کردند. شاید از شخص بیمار، کار خلافی سر زده است، یا شاید شخص خشمگینی او را جادو کرده است، یا شاید تصادفاً شاخه ی درختی را که متعلق به یکی از خدایان است، شکسته است. بدون آگاهی از چگونگی کار بدن انسان، بالاجبار می کوشیدند درباره ی علت بیمار شدن انسان و راه درمان او خیال پردازی کنند. آیا لازم بود جادوگر قبیله را پیدا کنند و چیزی به او بدهند؟ یا برای خدایی که خشمگین شده است، پیشکشی ببرند؟ آیا بیمار می بایست به گناهی اعتراف کند؟ یا دِینِ فراموش شده ای را بپردازد؟ از دیدگاه اقوام ابتدایی، بیماری مسئله ی بسیار مهمی بود و زمینه ای بود برای تفکر درباره ی موجود انسانی، درست مثل امروز. "

  • چ.الف