" بسیاری از اعتقادات کهن می توانند در پشت اعتقادات نوتر دوام آورند و به همین دلیل است که یک دین در سرزمین های مختلف، رنگ های گوناگون می گیرد. "
" در ایران کهن، آغاز سال در آغاز بهار ( اعتدال بهاری ) بوده؛ ولی به علت کوتاهی در محاسبه ی کبیسه، دگرگونی در آن پیدا شد. زمانی آغاز سال، اول تابستان ( انقلاب صیفی ) و ماه تیر بود و در دوره ای چنان که ابوریحان بیرونی آورده است، سال با اول تابستان ولی با نام فروردین آغاز می شد و در نتیجه اعتدال بهاری در اول دی ماه بود. زمانی نیز آغاز سال در اول زمستان ( انقلاب شتوی ) و دی ماه و هنگامی آغاز سال در اول پاییز (اعتدال پاییزی) مهر ماه بود و در دوره ای، سال ثابت ( بهیزکی ) در ایران از نوزده حمل ( نوزده فروردین ) آغاز می شد. و سرانجام با رواج گاهشماری جلالی، آغاز سال بر اعتدال بهاری و آغاز فروردین استوار ماند و گاهشماری قمری یا مهی یا هلالی که بعد از اسلام در ایران رواج یافت، امروز بیشتر جنبه ی دینی دارد. "
" در بسیاری از شهرها و آبادی ها، به مناسبت ها و انگیزه هایی چون درو، برداشت خرمن، انگورچینی، آغاز زمان ماهیگیری، تقسیم آب و ... یا رویدادهای دینی و دیگر انگیزه ها و مناسبت ها، آیین ها و جشن هایی برگزار می شود که ویژه ی منطقه و محلی معین است و در شهرها و آبادی های دیگر دیده نمی شود.* "
* در پژوهش های مردم شناسی ، این گونه آیین های محلی گردآوری می شود.
" جشن ها و آیین های کهن ایران، تا آن جا که آگاهی داریم، همه با شادمانی و سرور همراه است؛ تا جایی که در آیین و کیش زردشتی گریستن بر مردگان " ناشایست " است و کسی که بر مردگان گریه کند، در روز بازپسین، بادافراه ِ *سخت دارد. یگانه مورد سوگواری کهنی که سراغ داریم، " سوگ سیاوش" است که تا سده ی چهارم هجری در بخارا برگزار می شده است. "
* ( اَ ) جزا، کیفر، بدی.