چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ساسانیان» ثبت شده است

" پیش از سقوط دولت ساسانی، نوروز ایرانی چون بسیاری از شئون دینی و فرهنگی و تمدن ایران در مستملکات عربی زبان ایران شناخته و جایی برای خود داشت. این عید بزرگ به موجب موقع طبیعی خویش که عبارت از حلول آفتاب در برج حَمَل و آغاز بهار و رستاخیز طبیعت بود، همه جا با اقبال و پذیرش همراه بود. اما پس از ساسانیان نیز میان مسلمانان و کشورهای اسلامی، نوروز و احکام و رسوم و جشن ها و شعایرش بیش از پیش رواج یافت...
...عظمت نوروز و به پا داشتن جشن باشکوه آن در قرون اولیه ی پیدایش اسلام، وقتی بیشتر شد که عده ای از دانشمندان و فضلای ایرانی به کتب اخبار و احادیث و گاه شماری استناد جسته، گفتند روزی که حضرت علی بن ابی طالب (ع) به جانشینی پیغمبر اسلام (ص) برگزیده شد و بر مسند خلافت نشست، مصادف با نوروز بوده است. به دنبال این عقیده، عده ای از ایرانیان مسلمان که فقط به اصول و احکام دین علاقه مند و از آداب و سنن ملی و باستانی دور شده بودند، به نوروز و آیین پرشکوه آن از نو توجه نمودند و در برگزاری این جشن بزرگ و زنده نگهداشتن رسوم و آیین آن کوشیدند...
... باید توجه داشت که نه واقعه ی غدیر خم و نه واقعه ی مرگ پیامبر و جلوس علی بن ابی طالب، هیچ کدام مقارن نوروز نبوده است، بلکه ایرانیان با تیزنگری و موقع شناسی به این اعیاد رنگ و بوی اسلامی دادند و بسا واقعات مورد توجه را در دیانت اسلام منسوب به نوروز کردند و بدین طریق در دوران خلفای عباسی، نوروز از جشن های بزرگ و مورد توجه مسلمانان شد. هرگاه به شیوه ای که امام محمد غزالی در پیش گرفته بود، توجه کنیم که از روی تعصب بر آن بود که هرچه رنگ و بوی ایرانی و نشان زرتشتی دارد، محو و نابود شود، ارزش تمهیدات ایرانیان، به ویژه نقل جعلی احادیث و روایات را در باب نوروز در می یابیم. 
همین روایات و احادیث است که در زمان صفویه، دوباره رواج نوروز را باعث شد و تا به روزگار ما دوام آورد، چنان که یکی از بارزترین نشان های ملی ایرانیان شده است. به هر حال تقارن عید غدیر خم و جلوس علی بن ابی طالب (ع) را به کرّات در نوشته های ایرانی و سروده ها و قصاید باز می یابیم. "

مطالب مرتبط: نقش شعوبیه در جعل احادیث و روایات. اهداف شعوبیه از خلق روایات جعلی. شعوبیه و بازسازی تاریخ سیاسی ایران.


  • چ.الف
" شعوبیه در کار احیا، بازسازی و تطهیر تاریخ سیاسی ایران، از "انوشیروان" آغاز کرد و دلیل آن روشن است، چون در چنین مقطعی از تاریخ ایران بود که پیامبر اسلام متولد شد و از زبان پیامبر، فخر پیغمبر را که در زمان چنین پادشاهی عادل زاده شد، جعل کردند. 
شواهد تاریخی نشان می دهد که جعل قداست و تطهیر ساسانیان از قرن اول هجری شروع شد. شعوبیه در آغاز با نقل افسانه هایی در جوامع عامیانه ی عرب و ایرانی که بیشتر جنبه ی شوخی داشت، انوشیروان را چنین ترسیم کرد که: در دوره ی خسرو اول، یک روز رویدادی سخت شگفت وهولناک روی داد، لذا اعلی حضرت بر فراز مناره رفت و بانگ زد "الصلاه جامعه" (=ای مردم! نماز جماعت. یا: ای مردم بشتابید به نماز جماعت). چنین نمؤنه هایی فراوان است، چنان که در همین یکی دو قرن پیش، از سوی پارسیان شایعاتی پراکنده شد مبتی بر آن که نامه ی حضرت علی (ع) برای رعایت حال ایرانیانی که به دین خود باقی مانده بودند ومدارا واحترام به آنان، به روی پوست سرخ آهویی پیدا شده و این نامه را با ترجمه به چاپ رسانیدند و در نسخ معدودی پخش کردند. البته ایننیز جهت تضییقاتی بود که در دوران قاجاریه برای زرتشتیان فراهم می شد و برای تعدیل آن و کاستن فشار، دست به چنین جعلی زدند."

مطالب مرتبط: نقش شعوبیه در جعل احادیث و روایات. اهداف شعوبیه از خلق روایات جعلی. نوروز در روایات اسلامی و نقش شعوبیه


  • چ.الف
" در نزد ایرانیان باستان سال به دو بخش تقسیم می شد: تابستان "هَمَه" و زمستان "زَیَنَه"، تابستان هفت ماهه از آغاز بهار و فروردین ماه بوده تا پایان مهرماه و زمستان بزرگ که از اول آبان ماه تا پایان اسفند و پنجه ی بزرگ یا ایام کبیسه در شمار بوده. به نظر می رسد که ایرانیان شمالی که دین و آیین زرتشتی نیز داشته اند، آغاز سال را با اعتدال ربیعی یا قرار گرفتن برج حَمَل در آفتاب شروع کرده و آن را جشن می گرفته اند. اما ایرانیان جنوبی آغاز سال را با ابتدای فصل سرد و زمستان ِ پنج ماهه برگزار کرده و جشن مهرگان را بسیار گرامی می داشتند. واژه ی سال در فُرس باستان، مشتق از کلمه ی سَرِدَ به معنی سرد است و به همین جهت سال را با فصل سرد شروع می کردند. چنان که بعدها در لهجه های جنوبی ایرانی نیز نوروز به "نوسَرْد" و "نَوَسَرْد" مشهور شد. البته ساسانیان از شمار ایرانیان جنوبی محسوب می شدند، اما چون از رسوم و آیین زرتشتی پیروی کردند، نوروز را به جای مهرگان آغاز سال قرار دادند. اما مهرگان را نیز با همان شکوه و جلال و شعایر و تشریفات ِ دیرین برقرار و نگاه داشتند...
... آغاز هر ماه و سال نزد ایرانیان مقدس بوده است و مراسم دینی انجام می داده اند. تقدس آغاز ماه بدان سبب بود که روز اول هر ماه به نام خداوند، هرمزد نام داشت و در این روز نمازهای ویژه ای تلاوت می شد و به ویژه چون آغاز ماه و سال مصادف می شد، این به فال نیک گرفته می شد و با جشن و شادیهمراه بود، چنان که منوچهری گفته: " اورمزد است و خجسته سر سال و سر ماه". تیمّن و تبرک روز اول ماه در ایران اسلامی هم چنان باقی ماند و با تغییر دین، روزهای اول ماه قمری مقدس شمرده شده و ایرانیان آنرا بسی محترم شمرده و اعمال مذهبی ِ ویژه ای به جای می آورند. "

  • چ.الف

" بعید نیست که هخامنشیان نوروز را در آغاز اعتدال طبیعی ِ بهاری جشن می گرفتند و این جشن بهاری میان اکثر اقوام و ملت ها به صُوَر گوناگون رایج بوده، به ویژه میان ایرانیان - و ایرانیان زرتشتی نیز به صورت سنت ملی به آن تداوم بخشیده اند، نه یک عید مذهبی که جنبه ی دینی داشته و زرتشت آن را ابداع کرده بود. هیچ مدرک مورد قبولی نه در مورد زرتشتی بودن هخامنشیان در دست است و نه هیچ اشاره ای به رواج جشن نوروز. اما در مورد مهرگان مستنداتی قابل اشاره است... و اگر بخواهیم به نقش بزرگترین جشن و جشن سال نو هخامنشی اشاره کنیم، با توجه به مدارک که آن ها هم به قدر متیقّن مسأله را اثبات نمی کنند، جشن سال نو در آغاز اعتدال پاییزی و میترکان (مهرگان) بوده است. اما مدارک بعدی، به ویژه در دوران اسلامی، حاکی از آن است که مراسم دو جشن بهاری و پاییزی، یا نوروزو و مهرگان، به ویژه در رد و بدل کردن هدایاو دادخواهی ها از شاهنشاه، و مراسم ضیافت و شادخواری و رقص و موسیقی و عشرت جویی در هر دو جشن برقرار بوده است.

در دوران ساسانیان، آن هم در اواخر این شاهنشاهی است که به طور قابل پذیرشی از نوروز و مراسم آن، به ویژه بر اثر ترجمه های مورخان اسلامی از نوشته های پهلوی و شروح آنان و نیز متن های متأخر پهلوی که پس از اسلام تا سده ی چهارم هجری قمری نوشته شده، و به ویژه آثار مکتوب پازند از مَزْدَیَسْنان، با نوروز و اهمیت و مراسم و قدمت آن آشنا می شویم و آن چه که مسلم است چنین سنتی شگرف و پر دامنه و سرشار از بار فرهنگی و اجتماعی که در عصر ساسانیان رواج داشت، نمی توانسته از نو آوری ها و ابداعات آنان باشد. چنین سنت هایی، بی گمان دارای سوابق  ممتدی در تاریخ ملی یک قوم متمدن و با فرهنگ ِ غنی چون ایرانیان بوده است. "


جشن های آب


  • چ.الف
" هرچند قدمت نوروز بسیار و شاید یکی از کهن ترین جشن های ایرانیان باشد، اما در اوستا به روشنی و وضوح از آن یاد نشده است. حتا در دوران هخامنشیان و اشکانیان نیز سند مکتوبی درباره ی این جشن در دست نیست، هرچند که به یقین برگزار می شده. از دوران ساسانیان است که در اخبار و حوادث، یاد این جشن بزرگ و مهرگان را می یابیم. "

  • چ.الف