" اصطلاح آسیای مرکزی درباره ی سرزمین هایی به کار می رود که یا دارای فرهنگ ایرانی بوده یا فرهنگ ایرانی در آن ها سرآمد و غالب بوده است. بخشی از این مناطق، به طور عموم، سغد و خوارزم نامیده شده و حوزه های آبیاری آمودریا و سیردریا و شعبه های آن ها را شامل می شده است و امروز در کشورهای ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و افغانستان قرار دارد...
...شاید یکی از مهم ترین عوامل پایداری اسطوره ی سیاوش، نه تنها در منطقه ی آسیای مرکزی، بلکه در ایران، سلسله ی آفریغی ( بعداً آل عراق ) باشد. این سلسله که از دوره ی ساسانی و مقارن ظهور اسلام در منطقه، حکومت می کرد و از رواداری* و روح بلندی برخوردار بود، پس از پذیرفتن اسلام هم رواداری خود را حفظ کرد و بنابراین مانع برگزاری آیین های سیاوش نشد، به طوری که سیاوشان در زمان نرشخی، مؤلف تاریخ بخارا در همه جا معروف و معمول بود.
گذشته از این، شاهان محلی، خود را از فرزندان سیاوش و جانشین او می دانستند. در نتیجه سوگی که برای آنان گرفته می شد، تکرار سیاوشان بود؛ چرا که شاه، تکرار سیاوش بوده است...
...امروزه هم در ایران، عده ای از سوگ ها، تکرار سیاوشان است.. حتی اگر برای خان یا کدخدایی شیعه و معتقد باشد. "
* تسامح. تساهل. آسان گیری. روا داشتن. تحمل دیگران از طریق ابراز عقیده و رأی. بهره بردن از آزادی های اجتماعی و امکانات مادی. ( لغت نامه ی دهخدا )
" سیاوشان، نام ِ آیین سوگ سیاوش و نیز نام جاهایی است که در آن ها سوگ سیاوش گرفته می شده است. گستردگی آیین ِ سوگ سیاوش در ایران، از آن جا معلوم می شود که علی رغم هزار و سیصد سال نفوذ اسلام در وجوه مختلف ِ زندگی ایرانیان، چند روستا در این منطقه، از هرات تا مازندران و جنوب آشتیان و یک مسجد در شیراز هنوز نام سیاوشان دارد. همچنین نشانه های سوگ سیاوش بر آثار سفالی کهن خوارزم و ماوراء النهر، نقاشی های دیواری پنجکند سُغد، آثار سفالی جدیدتر و نیز در برخی از آیین های عزا و تعزیه در ایران امروز باقی مانده است. شواهد دیگری از بخش های اصیل اسطوره ی سیاوش در جاهای دیگر، از جمله هنر مینیاتور ِ ایران هم بازمانده است. "