" ای نازنین من!
که جان تو بود و آتش و آب
اینک بسان سُغدِ هفت آشیان
به افسانه و اسطوره پیوسته ای،
در دوازده جای ِ نگاه
و سیاووش پیکرت را
آب و آتش چون بهشت بود
چرا که پیکر تو را،
چهل پاره بر سنگفرش کوچه افگندند
شصت بار(درهمهمه ای پوک)
اما نسیم، باران و خاک و آفتاب
و پیک مقدس ازلی
در طول هزاره ها
همواره نام تو را تکرار می کنند،
تبرک اندام تو را
که رازی است با بهار...
( از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که برگ گلی ماند و بوی نسترنی) "
کتاب "سیاوشان" نوشته ی "علی حصوری". موضوع این کتاب، بررسی آیین سیاوشان و تأثیرات گسترده ی آن بر آیین های بعد از خود است. امیدوارم گزیده های این کتاب مورد توجه و استفاده ی خوانندگان عزیز قرار گیرد.