چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کشاورزی» ثبت شده است

" واژه ی کولتور (در زبان فرانسوی ) و کالچر ( در زبان انگلیسی ) با اصطلاح فرهنگ به مفهومی که در انسان شناسی به کار می رود، معادل است.
کولتور از نظر ریشه ی لغوی به معنی کشت و زرع است و امروز نیز مشتقاتی از این کلمه به معنی کشت و زرع به کار می رود. در ادبیات فرانسه، معنی این کلمه از پرورش گیاهان، به پرورش حیوانات و بالاخره پرورش انسان تعمیم یافت.
این اصطلاح در اوایل قرن نوزدهم به وسیله ی انسان شناسان، مفهوم دیگری یافت.
با ورود مفهوم کولتور به وسیله ی جامعه شناسان و مردم شناسان در ادبیات و زبان عربی، اصطلاح "ثقافه" را دانشمندان علوم اجتماعی ِ عرب، معادل آن قرار دادند. این لغت از ریشه ی ثقف، یثقف، ثقافه به معنی آموختن، ماهر شدن و یافتن آمده. "

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" از جنبه ی تعلیل، این که در همه جا جشن های آغاز سال وجود داشته، بیان سمبولیک جشن های جامعه و اقوام کشاورز است که برای برکت و افزونی محصول آن را دایر می کردند. خدای باروری و برکت و محصول، به صورت فردی مشخص می شد که می توان آن را شاه ِ اصلی برای یک سال مجسم کرد. آن گاه در انقضای سال کشته می شد تا دوباره زنده شود و رستاخیز کند و با دوباره زندگی یافتن او، زندگی دوباره ی طبیعت بیان می شد و تعلیل می گشت. بنیاد نمایشی حاکم و شاه چند روزه (در ایران : میر نوروزی که حکمی پنج روزه داشت) که در آغاز فردی محکوم به مرگ بود که پس از اجرای نقش کشته می شد و در ادوار اخیر فردی مضحک و مسخره بود که اعدامش نیزجنبه ی نمایشی داشت، از همین رهگذر است. "

  • چ.الف

" مادر سیاوش در یک تصادف به دست سواران کاووس افتاد و به دربار او راه یافت. برخورد با رویش و درک ِ رویشِ تخم (مادر) برای نوع بشر در همه جا تصادفی بوده است...

... کشاورزی در برابر دامداری و کوچ نشینی برای انسان ِ کوچ نشین مشکل تر است. کوچ نشین از دشواری های طبیعی، سرمای سخت و گرمای شدید می گریزد؛ کشاورز را گزیری از آن ها نیست، ناچار تن در می دهد.. کشاورز همان زمان که ناگزیر است آذوقه ی خود را گردآوری کند، به حسب پیش آمدهای ناگوار و پی در پی ِ طبیعی، آن هم در سرزمین دشواری چون آسیای مرکزی، به بخت بد خویش ایمان می آورد. در اسطوره ی سیاوش، او از آغاز دارای بخت بد است.. انسان ناچار دلسپار طبیعت و جبر زندگی می شود و سرنوشت را می پذیرد. بخشایش سودابه به خواست سیاوش، نشان تساهل و رواداریِ انسان در برابر جبر طبیعی است، جبر اسطوره را می سازد و واقعیت ِ حاکم بر اسطوره، آن را توجیه می کند، بلکه به حقانیت ِ آن یاری می دهد. انسان بر این جبر به چشم تساهل و گذشت می نگرد و نمی خواهد آن را بر هم زند، زیرا فکر می کند نتیجه ی بدتری خواهد داشت. رهایی در سازگاری و پذیرفتن جبر است، نه مبارزه با آن. چنان که سیاوش می اندیشد اگر کاووس سودابه را بکشد، آینده ی بدتری به دنبال خواهد بود.

آن همه پیچ و تاب در داستان سیاوش، نشانه ی ناچاری و دست بستگی زندگی مردمی کوچ نشین و دامدار است که به کشاورزی روی آورده اند. تنگناها و ناچاری های سیاوش پس از بیرون آمدن از آتش و گرفتار جنگ های ناخواسته و بی سرانجام ِ پدر شدن، یادآور گرفتاری های سکونت و زندگی کشاورزی در برابر آزادی و رهایی زندگی کوچ نشینی است. جنگ و ستیز دائمی با طبیعت و در عین حال سازگاری با آن. در واقع شکل حماسی اسطوره در شاهنامه مبین مبارزه ی دیو خشکی (افراسیاب) و فرشته ی باران است که در این جا نماد زایندگی ِ دوباره یعنی سیاوش است. "


مطالب مرتبط: سیاوش و تحول از کوچ نشینی به زندگی کشاورزی


سیاوشان

  • چ.الف

" مردم شناسان را عقیده بر این است که محاسبه ی آغاز سال، در میانِ قوم ها و گروه های کهن، از دوران کشاورزی، همراه با مرحله ای از آغاز کشت یا برداشت بوده و بدین جهت است که آغازِ سال نو در بیشتر کشورها و آیین ها در نخستین روزهای پاییز، زمستان و بهار می باشد. " 


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" انسان از نخستین سال های زندگی اجتماعی، زمانی که از راه شکار و گردآوری خوراک های گیاهی روزگار می گذراند، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصل ها شد. زمان یخ بندان ها، موسم شکوفه ها، هنگام جفت گیری پرندگان و چرندگان را از یکدیگر جدا کرد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی، یعنی نیاز به دانستنِ زمان کاشت و برداشت؛ فصل بندی و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه ی فصل ها، بی گمان، در همه ی جامعه ها، با گردش ماه، که تغییر آن آسان تر دیده می شد، صورت گرفت. و بالاخره به دلیلِ نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت گرفت. " 


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" مردم شناسان بر این باورند که پیدایش گاهشماری و به یاد سپردن فصل ها، بایستی با آغاز دوران کشاورزی همراه باشد، زیرا جامعه ی کشاورز، به ناگزیر، برای ماندن در یک سرزمین، نیازمند شناختن و دانستن زمان مناسب ِ کاشتن و پاس داشتن و برداشتن بود. و از این رو است که بسیاری از جشن ها و آیین های کهن با زمان کاشتن یا برداشتن فرآورده های کشاورزی پیوند دارد. 

کهن ترین گاهشماری ها قمری است، چه زمان دگرگونی های هلال اول ماه، ماه تمام و هلال پایان ماه، برای مردم بیشتر محسوس بود.برای هر یک از این مرحله ها، به ویژه " ماه نو و ماه تمام "* آیین هایی برگزار می کردند که هنوز برخی از آن ها برجاست. "

*" این باور در بین عامه هست که پس از دیدن ماه نو، باید به آب، آینه، زر و ... نگاه کرد( محرم به زر، صفر به آینه)، در هنگام سفر نباید به ماه نو نگاه کرد.  در جنوب فرانسه این باور هست که درخت را باید روزهایی برید که ماه تمام است وگرنه چوب آن از داخل می پوسد."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" در بسیاری از شهرها و آبادی ها، به مناسبت ها و انگیزه هایی چون درو، برداشت خرمن، انگورچینی، آغاز زمان ماهیگیری، تقسیم آب و ... یا رویدادهای دینی و دیگر انگیزه ها و مناسبت ها، آیین ها و جشن هایی برگزار می شود که ویژه ی منطقه و محلی معین است و در شهرها و آبادی های دیگر دیده نمی شود.* "

* در پژوهش های مردم شناسی ، این گونه آیین های محلی گردآوری می شود.


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" از دوران های کهن، جشن ها همراه با اسطوره ها و افسانه هایی درباره ی پیدایش آن ها، بر جای مانده است، چون نوروز، تیرگان، مهرگان، یلدا و سده. این جشن ها بی گمان در آغاز برای یادآوری فصل ها و تنظیم برنامه های کشاورزی بوده است و با گذشت زمان، مناسبت ها و داستان های دیگر به آن افزوده شده است. "


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف