جادوی مسری یا واگیردار
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۵ ب.ظ
" یکی دیگر از شاخه های جادوی همدلانه، "جادوی مُسری" یا "جادوی واگیردار" است. این جادو مبتنی بر این تصور است که چیزهایی که زمانی مجاور یا پیوسته به هم بوده اند، بعدها نیز حتی اگر کاملاً از یکدیگر جدا شده باشند، چنان رابطه ی همدلانه ای با هم خواهند داشت که هرچه بر یکی واقع شود، اثر مشابهی بر آن دیگری می گذارد.
آشناترین نمومنه ی جادوی مُسری، آن همدلی جادویی است که به نظر می رسد بین انسان و هر پاره ی جداشده از وجود او مانند مو یا ناخن وی وجود دارد. به این ترتیب هرکس مو یا ناخن شخصی را در اختیار داشته باشد، می تواند از هر فاصله ای اراده ی خود را بر صاحب آن مو یا ناخن تحمیل کند. این خرافه تداول جهانی دارد.
سایر اندام هایی که عموماً تصور می رود که پس از قطع ارتباط فیزیکی همچنان ارتباط ِ همدلانه با بدن را حفظ می کنند، بند ناف و مشیمه یا جفت جنین هستند؛ بدین سان در بسیاری از نقاط جهان، بند ناف یا بیشتر از آن، جفت را موجودی زنده، برادر یا خواهر نوزاد، یا شیئی مادی می دانند که روح نگهبان کودک یا بخشی از روح او در آن جای دارد.
یک کاربُردِ غریبِ آموزه ی جادوی مسری، ارتباطی است که عموماً تصور می شود بین مرد زخمی و عامل زخم وجود دارد، به نحوی که هرچه عامل انجام می دهد یا بر آن انجام می گیرد، عیناً اثر زیانبار یا سودمند خود را بر فردِ مورد نظر می گذارد. بنابراین پلینی* می گوید که اگر مردی را زخمی کرده اید و به خاطر آن ناراحتید، فقط کافی است به دستی که زخم را زده است، تُف کنید تا زخمِ آن شخص فوراً بهبود یابد.
پیوند همدلانه ای که تصور می رود بین انسان و اسلحه ای که زخمی اش کرده وجود دارد، احتمالاً مبتنی بر این پندار است که خونِ روی اسلحه همان حسی را ادامه می دهد که خونِ بدن زخمی دارد.
همچنین جادوی همدلانه از طریق لباس یا اجزای جدا شده از تن دشمن و هم چنین به واسطه ی آثاری که او در روی خاک و شن باقی گذاشته است نیز می تواند اعمال شود، به خصوص خرافه ی شایعی است که با آسیب زدن به جاپای کسی، خودِ پاهایی که اثر را به جای گذاشته است، آسیب می بیند. "
* پلینی، دانشمند روم باستان.