چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خانواده» ثبت شده است

" فرهنگ، تمام حیات اجتماعی ما را در بر می گیرد ولی به ندرت خود را آشکارا بر افکار و اعمال ما تحمیل می کند. به عبارت دیگر انسان از بدو تولد، غذا خوردن، نشستن، حرف زدن، لباس پوشیدن و بالاخره شناخت ارزشها را _چه بخواهد و چه نخواهد_ در خانواده فرا میگیرد. کودک بالاجبار، جامعه و اعمال و رفتار طایفه و قشر و طبقه و بالاخره شهری را که محل رشد و نمای اوست، می آموزد؛ ولی انسان بنابر خصوصیات جسمانی، فکری، روانی، علمی و اجتماعی که  دارد و یا به دست می آورد، در چارچوب آنچه که از جامعه ی خود می آموزد، باقی نمی ماند و مختار است که پا فراتر نهد. و بی گمان اگر جز این می بود، انسان در محدوده ی فرهنگ زمان خود می ماند. نه این همه اختراعات و اکتشافات و توسعه و تحول فنی و زیستی و فکری مقدور بود و نه در طول اعصار و قرون، تغییر فرهنگی به وجود می آمد و نه تأثیر شخصیت و کاربرد هوش و استعداد و مقتضیات دیگر، افراد را به حریم "اختیار" می کشانید. "

مطالب مرتبط: ویژگی های فرهنگ

زمینه فرهنگ شناسی



  • چ.الف
" فرهنگ به عنوان دستاورد معرفتی و فنی انسان و همه ی جوامع انسانی، "عام" است؛ یعنی در همه ی جوامع انسانی (کوچک یا بزرگ، ساده یا پیچیده)، این میراث مشترک و عمومی دیده میشود. هر گروه اجتماعی دارای ضوابط خویشاوندی، شیوه ی اقتصادی، مقررات، مناسک اعتقادی، زبان، ادبیات و هنر مخصوص به خود می باشد و هیچکدام از زمینه ها و پدیده های فرهنگی نیست که در دو جامعه یا دو قوم یا دو گروه اجتماعی کاملا شبیه به یکدیگر باشد. به عبارت دیگر، فرهنگ هر جامعه، "خاص" ِ همان جامعه است.*

* برای روشن شدن مطلب، می توانید یکی از جنبه های فرهنگی شهر یا قوم خود را با منطقه ی همجوار مقایسه کنید. مثلا "غذا و آداب غذاخوردن" به عنوان "عام بودن فرهنگ" در هر دو منطقه وجود دارد، ولی طرز تهیه، انواع، نحوه ی تغذیه، آداب مختلف و...، مطمئناً در شهر و منطقه ی شما "خاص" همان منطقه است."

مطالب مرتبط: ویژگی های فرهنگ

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" فرهنگ از نظر عامه ی مردم به معنی موفقیت هنری و فکری متعالی است و توسعه ی علم و هنر و ادبیات و فلسفه بیانگر نبوغ یک ملت است. ولی از نظر جامعه شناسان و مردم شناسان، فرهنگ علاوه بر همه اینها شامل تمامی چیزهایی است که فرد از راه تجربه و سنت آموخته است، به انضمام تمام اشیاء مادی که توسط گروه تولید می شود و آنچه را که می توان در آثار هنری یا مطالعات علمی متجلّی دید. به علاوه، در آنچه می خوریم و می آشامیم و می پوشیم، در انواع خانه هایی که بنا می کنیم، در روابطمان با اعضای خانواده خود و با سایر افراد جامعه، در نظام ارزشیابی جامعه، در آنچه می آموزیم، در تصورمان از خوب و بد، در آرزوهایمان، در نظرمان نسبت به سایر جوامع و در بسیاری چیزهای دیگر، تجلیّات فرهنگ مشهود است. "

  • چ.الف
" کلّ تمدن انسان را که نگاه می کنیم، می توانیم سه روند را ببینیم که پیوسته در حال فعالیت و تأثیرگذاری در عرصه ی تمدن اند. نخستین روند عبارت است از شریک شدن تدریجی اقوام در همه ی دستاوردهای انسانی، تا به جایی برسیم که این دستاوردها، مثل ایده ی خانواده که میان همه ی اقوام مشترک است، به همه ی بشریت تعلق گیرد. دومین روند عبارت است از پیشرفت هایی که یکایک تمدن ها هر کدام به نوبه ی خود در زمینه ی توانایی انسان در استفاده از انرژی و مهار جهان پیرامون خود کرده اند تا به تدریج نیروی ماشین جایگزین نیروی جانوران اهلی و دست های خالی انسان شود. سومین روند عبارت از توالی شکل های مختلف دینی و هنرس و فلسفی است، که هر کدام به نوبه ی خود به غنای فرهنگی جهان کمک کرده، سپس جای خود را به شکل تازه ای می دهند که با شکل پیشین متفاوت است و قابل مقایسه با آن نیست. "

  • چ.الف