چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مردم شناسی» ثبت شده است

" در عین حال که فرهنگ هر جامعه، زمینه های عمومی و مشترک با فرهنگ جوامع دیگر دارد، ولی خصوصیات پیچیدگی ها و سادگی های فرهنگیر هر جامعه اختصاص به همان جامعه دارد؛ این خصوصیات در "فرهنگ خاص هر جامعه" نیز برای همه اعضای آن جامعه، مفهوم و ارزش مشابه و مشترک ندارد. افراد جامعه بر حسب اینکه متعلق به کدام گروه اجتماعی و شغلی هستند و به چه طبقه ای بستگی دارند و خود را از چه طایفه ای می دانند و به کدام گرایش فکری و عقیدتی منسوبند و بالاخره بر حسب اینکه از نظر جنسی و سنی در چه رده ای قرار دارند، دارای نمود و ظهور و مختصات فرهنگی متفاوتند و به آسانی می توان آنها را به اعتبار گفتار و رفتار و لباس و ... از یکدیگر متمایز ساخت. این تفاوت ها و ویژگی های داخلی هر فرهنگ را "خرده فرهنگ" یا جوانه ها و شاخ و برگهای تنه ی اصلی فرهنگ جامعه می نامند.
در مردم شناسی، تحقیق و جمع آوری خرده فرهنگ ها، خصوصاً در جوامع سنتی، قلمرو کار فولکلوریست ها و گردآورندگان دانش و فرهنگ عامیانه است. 
در جوامع صنعتی، با توسعه ی تکنولوژی جدید و ارتباطات (سینما، تلویزیون، تولیدات یکنواخت) مقدار زیادی از خرده فرهنگ ها وجوه تمایز و تفاوت خود را به تدریج از دست می دهند. همانطور که در ویژگی "خاص و عام بودن فرهنگ" نیز ملاحظه میکنیم. "

  • چ.الف
" دیدگاه های مختلف فلسفی، دینی، اجتماعی، روانشناسی در متمایز ساختن انسان از سایر حیوانات، هر یک توصیفی را چون: "انسان حیوانی است ناطق"، "انسان حیوانی است دین دار"، "انسان حیوانی است اجتماعی"، "انسان حیوانی است که می تواند بخندد" و ... عرضه نموده اند و بالاخره انسان شناسی و به ویژه مردم شناسی، او را با "انسان حیوانی است با فرهنگ" توصیف می کند. "

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" واژه ی کولتور (در زبان فرانسوی ) و کالچر ( در زبان انگلیسی ) با اصطلاح فرهنگ به مفهومی که در انسان شناسی به کار می رود، معادل است.
کولتور از نظر ریشه ی لغوی به معنی کشت و زرع است و امروز نیز مشتقاتی از این کلمه به معنی کشت و زرع به کار می رود. در ادبیات فرانسه، معنی این کلمه از پرورش گیاهان، به پرورش حیوانات و بالاخره پرورش انسان تعمیم یافت.
این اصطلاح در اوایل قرن نوزدهم به وسیله ی انسان شناسان، مفهوم دیگری یافت.
با ورود مفهوم کولتور به وسیله ی جامعه شناسان و مردم شناسان در ادبیات و زبان عربی، اصطلاح "ثقافه" را دانشمندان علوم اجتماعی ِ عرب، معادل آن قرار دادند. این لغت از ریشه ی ثقف، یثقف، ثقافه به معنی آموختن، ماهر شدن و یافتن آمده. "

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" فرهنگ، واژه ای فارسی و مرکب از دو جزء "فر" و "هنگ" است: "فر" پیشوند و به معنی جلو، بالا، بر و پیش آمده. "هنگ" از ریشه ی اوستایی "تنگا- Thanga " و به معنی کشیدن و سنگینی و وزن می باشد.
این واژه ی مرکب که از نظر لغوی، به معنی بالاکشیدن، بر کشیدن و بیرون کشیدن است، هیچگاه در ادبیات فارسی به مفهومی که برخاسته از ریشه ی کلمه باشد، نیامده است.
لازم به یادآوری است که در مردم شناسی، ریشه یابی واژگان و معنای لغوی کلمات مد نظر نیست، بلکه مفهوم و استنباطی که مردم از یک واژه دارند، مورد مطالعه قرار می گیرد. "

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" با توجه به قلمروی گسترده ی تعاریف فرهنگ، امروزه در همه ی زمینه های علوم انسانی، هر پژوهش و نگرشی نیازمند شناخت کلی مراحل و تحولات فرهنگی است:

باستان شناسانی که ردپای مدنیت گذشته را در دل خاک می جویند،
جغرافیادانانی
که عوامل تغییر دهنده ی سطح زمین و مناطق مسکونی و نیز تلاش های انسان را در مساعد ساختن محیط زیست مطالعه می کنند، زبان شناسانی که با تحقیق درباره ی لغات و ترکیب عبارات و اشارات ِ یک زبان، مراتب خویشاوندی و مبادلات و مناسک اعتقادی قبیله ای فراموش شده را رهنمون می شوند،
تاریخ نگارانی که با جستجو در اسناد و تحلیل رویدادهای گذشته، غبار فراموشی را از دفتر زمان می روبند،
روان شناسانی که در رفتار افراد جامعه و چگونگی واکنش آنان را در برابر پدیده ها می سنجند،
حقوقدانانی که به مطالعه ی مقررات سنتی و سیر پیدایش شایست و نشایست ها و احیاناً اثر آنها بر "قوانین موضوعه" می پردازند،
جمعیت شناسانی که به تحقیق درباره ی زایش و مرگ افراد جامعه و مهاجرت ها و عوامل طبیعی و انسانی و ارتباط آن با کاهش و افزایش جمعیت و برنامه ریزی های مربوط به آن همت می گمارند،
اقتصاددانانی که پیرامون مراحل و تحول تولید و نحوه ی تملک و توزیع وسائل و فرآورده ها تحقیق می کنند،
جامعه شناسانی که نهادها و نظام های اجتماعی و تحولات سیاسی و مناسبات اقتصادی و خصوصیات اعتقادی جامعه را بررسی کرده و بر اساس شناخت آن، برنامه ریزی می کنند،
و بالاخره مردم شناسانی که سنت های قومی و نظام های خویشاوندی و سیر تکوینی و تحولی دستاوردهای فکر و فنی و تجربی انسان را می شناسند و می شناسانند، همه و همه، فرا راه پژوهش های خود، به پرتوی از روشنایی چراغ فرهنگ شناسی نیازمندند و در این چهارچوبه است که می توان برشی از تلاش ها و دستاوردهای مادی و غیرمادی انسان را با سنگ محکی علمی مورد آزمایش و شناسایی قرار داد. "

زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
" اصطلاح فرهنگ از نظر تنوع مفاهیم و وسعت معانی و سیر تاریخی و برداشت ادبی، چنان ابعاد گسترده ای یافته است که دیگر نمی توان آن را به محدوده مفهوم و معنی "دانش و تربیت" منحصر دانست.
اصطلاح فرهنگ را امروز در عنوان کتابها و مقاله ها و بحث ها به صورت: فرهنگ روستایی، فرهنگ شهری، فرهنگ غذا خوردن، فرهنگ لباس پوشیدن، فرهنگ معاشرت، فرهنگ آفریقایی، فرهنگ عشایری، فرهنگ فقر، فرهنگ طبقاتی، فرهنگ ماشینی (صنعتی)، فرهنگ سنتی، فرهنگ باستانی، فرهنگ ایرانی، فرهنگ اسلامی یا ترکیباتی مانند "با فرهنگ"، "بی فرهنگ"، "ضد فرهنگ"، "شبه فرهنگ"، "فرهنگیان" و نمونه های فروان دیگر در زمینه های فنی و اجتماعی و ادبی و اخلاقی و اعتقادی به کار می برند که اغلب با مفاهیم تربیت، معارف، سنن، فنون، شیوه، سیاست، اصول، هنر، تمدن و موازین، معادل و مترادف است و در نهایت هیچکدام از این مفاهیم مغایر با تعاریف مردم شناسی نیست؛ زیرا هر مفهومی که مورد نظر باشد، از تعریفی که فرهنگ را شامل ِ تمامی میراث اندیشه ها و رفتارها و تجربه های انسانی میداند، بیرون نیست. "


زمینه فرهنگ شناسی
  • چ.الف
تالیفی در انسان شناسی فرهنگی و مردم شناسی.
نوشته ی دکتر روح الامینی.
  • چ.الف

" رفتارها و گفتارهای هنگام سال تحویل و روز نوروز، به باورعامیانه، می تواند اثری خوب یا بد برای تمام روزهای سال داشته باشد. برخی از این باورها را در کتاب های تاریخی نیز می یابیم و بسیاری دیگر باورهای شفاهی است و در شمار فولکلور جامعه است که در خانواده ها به ارث رسیده است: 

- کسی که در هنگام سال تحویل و روز نوروز لباس نو بپوشد، تمام سال از کارش خرسند خواهد بود.

- موقع سال تحویل از اندوه و غم فرار کنید تا تمام سال غم و اندوه از شما دور باشد.

- روز نوروز دوا نخورید، بد یمن است.

- هر کس در بامداد نوروز، پیش از آن که سخن گوید، شکر بچشد و با روغن زیتون تن خود را چرب کند، در همه ی سال از بلاها سالم خواهد ماند.

- هر کس بامداد نوروز، پیش از آن که سخن گوید، سه مرتبه عسل بچشد و سه پاره موم دود کند، از هر دردی شفا یابد.

- کسانی که مرده اند، سالی یکبار، هنگام نوروز، "فروهر" آن ها به خانه بر میگردد. پس باید خانه را تمیز، چراغ را روشن و با سوزاندن کندر و عود خوش بو کرد.

- روز نوروز باید یک نفر " خوش قدم " اول وارد خانه شود. زنان  " خوش قدم " نیستند.

- اگر قصد سفر دارید، پیش از سیزده سفر نکنید. روز چهاردهم سفر کردن خیر است.

- روز سیزده کار کردن، نحس است.


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف

" بی گمان چهارشنبه سوری از رسم های کهن پیش از اسلام نیست. در آن زمان هر یک از روزهای ماه را نامی بود، نه روزهای هفته را. استاد پورداوود در این باره می نویسد: 

آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است (...) شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه ی سال، پس از اسلام رسم شده است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند (...) روز چهارشنبه یا یوم الاربعاء نزد عرب ها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن و الاضداد آورده: والاربعاء یوم ضنک و نحس. این است که ایرانیان آیین آتش افروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش آمدهای سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار ماند... 

...یکی از دلیل ها و سندهای دیگری که نشان می دهد چهارشنبه سوری از آیین های پیش از اسلام نیست، می تواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود. در گاهشماری قمری، آغاز بیست و چهار ساعتِ یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است و چهارشنبه سوری، مانند بسیاری از آیین ها، جشن ها و سوگواری های مذهبی، ( چون عید غدیر، نیمه ی شعبان، رحلت حضرت پیامبر (ص)) که بر اساس گاهشماری قمری است، در غروب روز پیش برگزار می شود. نحس بودن چهارشنبه در باورهای عامیانه باعث شده که هنوز بعد از ظهرِ سه شنبه ( یعنی شب چهارشنبه) به احوالپرسی بیمار نمی روند، و پنج شنبه را عامه " شبِ جمعه" می گویند. در صورتی که در آیین های کهن مثل نوروز، مهرگان، سده و ... که بر اساس گاهشماری خورشیدی است، آغاز بیست و چهار ساعت روز، از سپیده دم و یا از نیم شب است. 

آنچه که "چهارشنبه سوری" را به جشن ها و آیین های کهن ایران پیوند می زند، می تواند برگزاری رسم و جشنی به نام "سور"، در روزهای پنجه (خمسه مسترقه) باشد که از آن تا سده ی چهارم، دوره ی سامانیان، آگاهی در دست است."


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز 

  • چ.الف

" در ادبیات فارسی، جشن نوروز را مانند بسیاری دیگر از آیین ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری، چون فردوسی، منوچهری، عنصری، بیرونی، طبری، مسعودی، مسکویه، گردیزی و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند. " 


. آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز

  • چ.الف