چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

انسان ابتدایی و چگونگی اندیشیدن

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۳۵ ب.ظ
" چگونگی اندیشیدن نیز مسئله ی شگفتی آفرین دیگری است... بسیاری از اقوام، رابطه ای میان مغز و فکر کردن نمی دیدند. مثلاً گاهی معده را محل حافظه می دانستند. فرض کنید می خواستند به یک پسر بچه افسون ِ بلندی یاد بدهند تا با خواندن آن، باغچه بهتر سبز شود؛ از آنجا که هنوز خط وجود نداشت، این پسر مجبور بود افسون را کلمه به کلمه از بَر کند و برای این که مطمئن شود معده اش خالی است، نخست روزه می گرفت. حتی ممکن بود چیزی بخورد تا استفراغ کند و کاملاً مطمئن شود چیزی داخل معده اش نیست. آن گاه کودک می توانست با خیال راحت کلماتی را که آموخته بود، به خیال خود، ته معده اش انبار کند و بعد از یادگیری، برای آنکه کلمات محکم در معده اش جا بیفتد، غذای مفصلی می خورد تا هیچ وقت آن ها را فراموش نکند. قوم دیگری گمان می کرد انسان با گلویش فکر می کند، زیرا وقتی کسی حرف می زد، می توانستند در همان نقطه تلفظ کلمات را حس کنند و اگر می خواستند بگویند مردی تصمیمش را عوض کرد، می گفتند: " گردن خود را پیچاند." "

تماس (۱)

نکته ی جالبی بود! ممنونم از گردآوری این مطالب.. بسیار موجز و مختصر مهم ترین و اساسی ترین بخش ها رو انتخاب می کنید.
پایدار باشید.