چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

انسان به مثابه موجود زنده

چهارشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۲۸ ب.ظ
" درست مثل ما، انسان نخستین و انسان ابتدایی نیز به جهان زنده ی پیرامون خود پی برده بودند. در همه جا مردم می کوشیده اند علت تفاوت میان موجود زنده و سنگ را دریابند، با حیرت از خود می پرسیده اند که جویِ روان زنده است یا مرده، و همیشه با شگفتی به انسان می نگریسته اند. 
وقتی آدمیان به این نتیجه رسیدند که درخت یا رود، یا دریا، یا خورشید و ماه، به علت حرکتی که دارند، به نحوی زنده اند، گاهی گمان می کردند این چیزها محل سکونت ارواح یا خدایان نرینه و یا خدایان مادینه اند. بعضی اقوام گمان می کردند درختان جایگاه ارواح اند و چنان چه کسی بخواهد درختی را ببُرد، باید با ارواح مؤدبانه رفتار کند. با همین طرز تلقی، بعضی از اقوام به این نتیجه رسیدند که همه ی پرندگان و همه ی جانوران با همه ی آدم ها متفاوتند، اما اقوام دیگری تصور می کردند که فقط بعضی از پرندگان و بعضی از جانوران با آدم ها تفاوت دارند. از این رو چنان چه مردی در ضمن شکار به پرنده ی خاصی بر می خورد که با نگاهی هوشیارتر از پرندگان دیگر به او نگاه می کرد، ممکن بود به این فکر بیفتد که این پرنده یکی از نیاکان او است، یا این پرنده روحی است که زمانی انسان بوده است و یا این که روزی دوباره به شکل انسان درخواهد آمد. حتی امروز، با توجه به علاقه ای که گربه یا سگ مان به ما نشان می دهد، این جانوران را بیشتر به چشم انسان نگاه می کنیم تا به چشم سگ و گربه ی واقعی. "