چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

تناسخ انسان - خدایان

چهارشنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۳۰ ب.ظ
" گاهی با مرگ خدای مجسم، روحِ الهی به جسمی دیگر منتقل می شود، تاتارهای بودایی به تعداد زیادی بودای زنده معتقدند که به عنوان لامای بزرگ، ریاست مهم ترین صومعه ها را به عهده دارند. وقتی یکی از این لاماهای بزرگ می میرد، پیروانش عزا نمی گیرند، زیرا می دانند که به زودی به صورت طفلی زاده می شود و باز می گردد. تنها نگرانی شان پیدا کردن جای تولد اوست. اگر در آن مدت رنگین کمانی دیدند، آن را نشانه ای از جانب لامای درگذشته می دانند که آنان را به گهواره ی وی راهنمایی خواهد کرد. گاهی خودِ خدای کودک هویت خویش را آشکار می کند؛ می گوید: "منم لامای بزرگ، بودای زنده ی معبدِ فلان و فلان. مرا به صومعه ام ببرید. من رییس ِ بیمرگِ آن صومعه ام." جای تولد بودا به هر نحو که کشف شود، چه با اقرار خود بودا و چه با نشانه ای در آسمان، به دنبال آن چادرها برافراشته می شود و زیارت های پر سرور غالباً به سرکردگی شاه یا یکی از اعضای برجسته ی خاندان سلطنتی برای یافتن و به خانه بردن خدای کودک ترتیب می یابد. او عموماً در تبت به دنیا می آید که سرزمین مقدس است و کاروان برای رسیدن به او اغلب باید از بیابان های بسیار مهیب بگذرد. وقتی سرانجام کودک را می یابند، به خاک می افتند و او را می پرستند. با این حال پیش از آن که به عنوان لامای بزرگِ مورد نظر شناخته شود، بایستی آنان را کاملاً از هویت خود مطمئن سازد. نام صومعه ای را که مدعیِ ریاست آن است، فاصله و مسافت آن، تعداد راهبانی را که در آن زندگی می کنند، از او می پرسند. هم چنین باید عادات لامای ِ بزرگِ درگذشته و نحوه ی مرگش را شرح دهد. سپس اشیای مختلف مثل کتاب ِ دعا، قوری و فنجان پیشش می نهند و او باید به آن که در حیات پیشین اش به کار می برده است اشاره کند. اگر این همه را بی سهو و خطا انجام دهد، ادعایش پذیرفته می شود و پیروزمندانه به سوی صومعه اش می برند. سرکرده ی همه ی لاماها، دالایی لاما، ساکن لهاسا است که واتیکانِ تبت محسوب می شود. او را خدای زنده ای می دانند که پس از مرگ، روح خدایی و فناناپذیرش در وجود طفلی دوباره زاده می شود. بنابر بعضی گزارش ها، طرز شناساییِ  دالایی لاما همانند شیوه ی کشف لامای بزرگ ِ عادی است که قبلاً گفته شد. گزارش های دیگر سخن از قرعه کشی و برداشتن قرعه از توی کاسه ای زرین می گویند. هرجا که او زاده شود، درختان و گیاهان سبز می شوند؛ به فرمانش گل ها می شکفد و چشمه ها جاری می شود و حضورش برکات آسمانی را نازل می کند. "