چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

فرمانروایانِ بخشی ِ طبیعت

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۲، ۰۳:۱۸ ب.ظ
" بررسی های پیشین نشان داده است که همان مجموعه وظایف مقدسِ همراه با مقام سلطنت که در فرمانروای بیشه زار در نِمی می بینیم، پیوسته خارج از محدوده ی دوران عتیق کلاسیک ظاهر می شود و مشخصه ی عامِ جوامع در همه ی دوران ها از بربریت تا تمدن است. علاوه بر این، به نظر می رسد که کاهنِ فرمانروا غالباً شاه است و نه در اسم، که در واقع به دستی نگین پادشاهی و به دستی عصای روحانیت دارد. دست کم با نشان دادنِ این که آمیزش قدرت روحانی و دنیوی که نمونه اش در سنّتِ یونانی - ایتالیایی به خاطر می آید، عملاً در بسیاری جاها وجود دارد، هرگونه گمان ِ عدم احتمال را که شاید در این خصوص وجود داشته باشد از میان برداشته ایم. 
آیا ممکن نیست پیشکسوتانِ فرمانروای بیشه زار، سلسله ای از شاهان بوده باشند که انقلابی جمهوری خواه از قدرت سیاسی خلع شان کرده و فقط وظیفه ی مذهبی و سایه ی تاجی را برایشان باقی گذاشته است؟ دست کم به دو دلیل می توان به این پرسش جواب منفی داد: دلیل اول از اقامتگاه ِ کاهنِ نِمی بر می خیزد و دلیل دیگر از لقب او، فرمانروای بیشه زار. اگر اسلاف وی شاه به معنی معمولی اش بودند، او مسلماً می بایست مانند شاهان مخلوع ِ روم و آتن، در شهری که دیهیم ِ شاهی از او گرفته شده بود اقامت می گزید؛ این شهر می بایست آریسیا بوده باشد، زیرا نزدیکترین شهر بود، اما آریسیا سه مایل دورتر از صومعه ی جنگلیِ او در ساحل دریاچه قرار داشت. او اگر حکومت می کرد، قلمرو اش نه در شهر که در جنگل بود و همین طور لقبش، فرمانروای بیشه زار کمتر اجازه می دهد فکر کنیم که هرگز شاهی به معنای معمول کلمه بوده است. به احتمال بیشتر او شاهِ طبیعت و بخش خاصی از طبیت، یعنی بیشه زار بود که لقبش نیز از آن می آمد. اگر بتوانیم نمونه هایی از آنچه که می توان فرمانروایان ِ بخشیِ طبیعت نامید، پیدا کنیم، این فرمانروایان اشخاصی هستند که گمان می رود به عناصر یا جنبه های خاصی از طبیعت حاکمند و احتمالاً همانندی بیشتری با فرمانروای بیشه زار دارند تا فرمانروایان خداگونه ای که تا کنون دیده ایم و کنترل شان بر طبیعت غالباً عام است تا خاص، نمونه ی این گونه فرمانروایان بخشی کم نیست. "