چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

چوغ الف

پاره هایی از لا به لای کتاب ها، در زمینه ی مردم شناسی

نویسندگان

هیپولیت و آرتمیس

دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۲۴ ق.ظ
" می توان پرسید که چرا پیش از ازدواج، جوانان و دوشیزگان طره ی موی خود را به هیپولیت پیشکش می کنند؟ چرا باید برای باور کردن گورِ مردِ عزبی کوشید که همه ی عشق و علاقه اش را نثار باکره ی نازایی کرد؟ در زمینی این چنین سنگلاخ چه بذری می توانست ریشه کند و فرابالد؟ موضوع به تصور عمومی جدید از دیانا یا آرتمیس به عنوان الگوی بانوی باکره ی عفیف و علاقه مند به شکار مربوط می شود. به نظر مردمان باستان، او ایده آل و تجسّم حیات وحشیِ طبیعت- حیات نباتات، حیوانات و انسان ها- با همه ی باروری و فراوانی ِ سرشارش بود. حقیقت این است که واژه ی پارتنوس که برای آرتمیس به کار می رفت و آن را عموماً باکره ترجمه می کنیم، صرفاً به معنیِ زنِ ازدواج نکرده است و در ایام قدیم این دو به هیچ وجه یکسان نبودند. با گسترش اخلاق پالوده تر در بین مردم، آنان ضوابط اخلاقی سخت تری را بر خدایان شان تحمیل می کنند؛ داستان های قساوت، نیرنگ و هوسبازی این خدایان را لاپوشانی و ملایم تر می کنند یا یکباره کنار می گذارند و کفر می نامند و ازاذل قدیمی به حراست از قواعدی گمارده می شوند که پیش از آن خودشان آن را نقض می کردند. در مورد آرتمیس، حتی پارتنوس مبهم به نظر می رسد که صرفاً صفتی عمومی و نه لقبی رسمی بوده است...
... اکنون اگر تصور کنیم که رابطه ی بین هیپولیت و آرتمیس قبلاً خصلتی لطیف تر از آن داشته است که در ادبیات کلاسیک دیده می شود، چه در مورد هیپولیت و چه آرتمیس، احتمالاً بی انصافی نکرده ایم. می توان گمان کرد که اگر وی عشق زنان را کنار گذاشت، برای آن بود که از عشق الهه ای برخوردار بود. براساس دین قدیم، آن که طبیعت را بارور می کند، خود باید بارور باشد و بنابراین باید زوجی مذکر برگزیند. از این نظر، هیپولیت در تروزن زوج آرتمیس بود و طره ی مویی که جوانان و دوشیزگان تروزن پیش از ازدواج به او پیشکش می کردند، برای تحکیم پیوند او با الهه و بنابراین فزون تر کردن باروری زمین، حیوانات و مردمان بود. "